اندراحوالات من 3

ساخت وبلاگ
در راستای چالش اول که بهار خادمی منو دعوت کرده:)) سه تا چیزی که بدون اونها خوابم نمیبره:) بالاخره بعد از تفکرات فراوان سه تا چیز به ذهنم رسید :) 1- اولیش خودم :) ( منظورم وجود فیزیکیمه) البته از گردن به بالاست:) عکس خودم:)) 2- پتو(مجاز از هر چیزی که بشه روم بگیرم :) ) پتو :) 3- گوشیم ( چون نشد عکس خودش رو بگیرم عکس صفحه ی اولش رو میزارم:) ) نمایی از صفحه ی گوشیم  یه چیز دیدنی از شهرم: دریای زیبای شهر که دیدنش این مصرع رو یادم میاره : شهر خاموش من آن جان خروشانت کو؟! نمایی از دریای شهرمون و اما چالش بعدی (وبلاگ خانه من) ؛ سه تا از چیزهایی که خیلی دوسشون دارم. شاید برای دوست د اندراحوالات من 3...
ما را در سایت اندراحوالات من 3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : agod-likeb بازدید : 264 تاريخ : پنجشنبه 29 مهر 1395 ساعت: 19:25

قدم به قدم پیش رفتم و هر لحظه از داعش متنفر شدم ؛ حتی گاهی از کل اسلام دل بریدم!!! اما اومد..اروم اروم وارد شد, شکل و صیقل داد تصویر ذهنم رو...کم کم اروم شدم و نفس کشیدم... قران میخوند و منم مثل سارا صداش تو ذهنم جون میگرفت و چهره ی معصومش جلوی چشمم مجسم میشد... موقع دیدنش چشم به زمین میدوخت و من تصویر پر از حیاش رو ستایش میکردم. همپای سارا دل دل کردم و با همه ی دلتنگی هاش دلتنگ شدم ؛ رفت سوریه و من لحظه به لحظه با سارا نگرانش شدم و دعا کردم که پر نکشه... وقتی کربلا آمین میخواست ؛نجوا میکردم که ای کاش شهادت نخواد...سر تمام لجبازی ها و نازهای دخترونه ی سارا داد کشیدم اندراحوالات من 3...
ما را در سایت اندراحوالات من 3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : agod-likeb بازدید : 173 تاريخ : يکشنبه 25 مهر 1395 ساعت: 7:30

کل محرم امسال نشد برم هیئت ولی دیشب بالاخره رفتم.(هر چند دیر اما بالاخره رفتم) رفتم شهدای گمنام...مراسم خیلی خوب نبود اما بد هم نبود. خدا رو شکر پ ن 1: دیشب فکر کردم به این که بزرگترین وابستگی من تو این شهر, شهدای گمنامه...الهی خدا منو از شهدا جدا نکنه....خدا کنه با همه ی گناه هام عشق شهدا از دلم جدا نشه...  پ ن 2: از کیفیت بد عکسها عذر خواهی میکنم, با گوشی گرفته شده. پ ن 3: ایام تسلیت و عزاداری هاتون قبول یادمان شهدای گمنام شهر - دیشب شام غریبان شمع های شام غریبان اندراحوالات من 3...
ما را در سایت اندراحوالات من 3 دنبال می کنید

برچسب : شام غریبان,شام غریبان حسین,شام غریبان نوحه,شام غریبان حسین امشب است,شام غریبان چیست,شام غریبان است,شام غریبان سحر ندارد,شام غریبان شعر,شام غریبان اس ام اس,شام غریبان بم, نویسنده : agod-likeb بازدید : 244 تاريخ : پنجشنبه 22 مهر 1395 ساعت: 21:01


تن رعشه گرفتیم که با غیر نشسته است
از غیرتمان بود ، نوشتند حسودیم




پ ن : همینجوری نوشت ... همین:)

اندراحوالات من 3...
ما را در سایت اندراحوالات من 3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : agod-likeb بازدید : 227 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 14:11

دارد زمان آمدنت دیر می شود دارد جوان سینه زنت پیر می شود وقتی به نامه عملم خیره می شوی اشک از دو دیده ی تو سرازیر می شود کی این دل رمیده ی من هم زُهیروار در دام چشم های تو تسخیر می شود؟ این کشتی شکسته ی طوفان معصیت با ذوق دست توست که تعمیر می شود حس می کنم که پای دلم لحظه ی گناه با حلقه های زلف تو درگیر می شود در قطره های اشک قنوت شب شما عکس ضریح گمشده تکثیر می شود تقصیر گریه های غریبانه ی شماست دنیا غروب جمعه چه دلگیر می شود شاعر: وحید قاسمی اندراحوالات من 3...
ما را در سایت اندراحوالات من 3 دنبال می کنید

برچسب : گاهی دیر می شود,دیر می شود,زود دیر میشود,چه زود دیر میشود,چگونه میشود دیر, شد,چه زود دیر میشود گاهی,خیلی زود دیر میشود,گاهی زود دیر میشود,ناگهان زود دیر میشود,چقدر زود دیر میشود قیصر, نویسنده : agod-likeb بازدید : 220 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 14:11

به امید اینکه گامی در جهت ترویج ولایت مولا علی(ع) برداشته باشیم . ******************************************************************************* همون طور که همه میدونن حضرت زهرا (س) تا زمان وفاتشون قاتلین خود رو نبخشیدند و ناراضی از دنیا رفتند.(صحیح بخاری ، جلد 3، ص 1126 ، ح 2926) همچنین پیامبر حدیثی دارن به این شرح که : "فاطمه پاره ی تن من است هر کس فاطمه را بیازارد مرا ازرده و هر کس مرا بیازارد خدا را ازرده." (صحیح بخاری ، جلد 5 ، ص 26  / صحیح مسلم ، جلد 4 ، ص 193) تا اینجا غضب حضرت زهرا(س) به غضب خداوند رسید. تا حالا به آیه ی اخر سوره ی حمد که در طول شبانه روز حداقل 10 بار اون رو میخونیم توجه کردید‌؟؟ " صِ اندراحوالات من 3...
ما را در سایت اندراحوالات من 3 دنبال می کنید

برچسب : ع مثل علیرضا,ع مثل علیرضا س مثل سمیرا, نویسنده : agod-likeb بازدید : 195 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 14:11

هوا ... بوی آمدنت را میدهدواقعا می آیی؟یا باز هم پاییز آمدنت را توهم زده ام؟پ ن : روز عید غدیر نذری داشتیم منم از یه روز قبلش بد سرمایی خوردم (از دو روز قبلش بدجور از منه بیچاره کار کشیدن که اگه مریض نمی شدم جای تعجب داشت) جوری که تا ظهر که نذری تموم شد دیگه از پا درد جیغ میکشیدم .اما با این حال عصر هم وظیفه ی مهم تقسیم کردن شربت تو کوچه به عهده ی من شد و این شد اضافه شدن بیماری تا جایی که شب ما رو راهی دکتر کرد و دوتا امپول نوش جان کردیم.الان هم حالم بهتره اما واقعا نمی تونم به همه ی 91 وبلاگ به روز شده سر بزنم پس این دفعه رو دیگه ببخشید. اندراحوالات من 3...
ما را در سایت اندراحوالات من 3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : agod-likeb بازدید : 193 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 14:11

دریای شور انگیز چشمانت چه زیباست

آنجا که باید دل به دریا زد همین جاست


اندراحوالات من 3...
ما را در سایت اندراحوالات من 3 دنبال می کنید

برچسب : سر به هوای من,سر به هوایی نکن,به سر هوای تو دارم,به سر هوای تو,سر به هوا,سر به هوا کجا میری,سر به هوا و بزی,سر به هوا علیرضا روزگار,سر به هوا سامان جلیلی,سر به هوا هایده, نویسنده : agod-likeb بازدید : 192 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 14:10

اخرین پست نسبتا شاد قبل محرم.



خیلی کلمات باحالی داریم که ان شاا... حتما توی یه پست بعضی کلمات رو به زبان بوشهری میزارم کلی کیف کنید:))


اندراحوالات من 3...
ما را در سایت اندراحوالات من 3 دنبال می کنید

برچسب : بوشهر منطقه آزاد,بوشهر منطقه آزاد تجاری,بوشهر منطقه آزاد میشود,بوشهر منطقه چنده؟,بوشهر مناطق دیدنی,مناقصات بوشهر,مناقصه بوشهر,منطقة بوشهر في ايران,مناطق بوشهر,منطقة بوشهر, نویسنده : agod-likeb بازدید : 260 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 14:10

بی بی جان !!! گدا نمی خواهی؟ دختر بی وفا نمی خواهی؟ کاش میشد ز من سوال کنی... دخترم کربلا نمی خواهی؟! پ ن : هزار حرف نگفته دارم اما حوصله ی نوشتن ندارم... اندراحوالات من 3...
ما را در سایت اندراحوالات من 3 دنبال می کنید

برچسب : نشسته ام بنویسم گدا نمی خواهی, نویسنده : agod-likeb بازدید : 202 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 14:10

دیروز با خواهرم رفته بودم بازار بعد از کلی گشت زدن و خرید کردن حدود های ساعت 13:15 اومدیم سر خیابون تاکسی بگیریم. عینک افتابیم توی کیفم بود و فراموش کرده بودم بزنمش و از شدت افتاب تند و تیزی که توی چشمام بود سردرد بدی گرفته بودم. این وسط که دعا میکردیم تاکسی گیرمون بیاد و از گرما نجات پیدا کنیم (گرمای جنوب که معرف حضورتون هست).یه دفعه از پشت سرمون صدای مردی اومد که گفت: "میگما...."برگشتیم سمتش دیدیم صدا از توی پارس سفید رنگ پشت سرمونه که در طرف راننده اش بازه و اقای پشت فرمون هم داره به من و خواهرم نگاه میکنه,ادامه داد :" وجدانا تو این افتاب گرمتون نیست چادر و م اندراحوالات من 3...
ما را در سایت اندراحوالات من 3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : agod-likeb بازدید : 122 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 14:10